رضا فرهمند کارگردان مستند «نتهای مسی یک رویا» که یکی از آثار مستند منتخب سی و هفتمین دورهی جشنواره فیلم فجر است، اعتقاد دارد منتقدان سینمای ایران در آینده متوجه خواهند شد که نسخههای دقیقتر و کاراتری در فیلمهای مستند برای درمان فضاها و قصههای تکراری و کمفروغ سینمای داستانی ایران وجود دارد.
به گزارش دنیای سینما به نقل از روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی، این مستندساز در گفتگویی پیرامون شکلگیری ایدهی ساخت فیلم تازهاش اظهار کرد: «زنانی با گوشوارههای باروتی» در شرایطی بسیار بحرانی ساخته شد و همهی تلاش من این بود که مبادا مسیر فیلم از ریل آگاهی خارج شود. این موضوع انرژی روانی بسیار زیادی از من میگرفت بنابراین اگر بخواهم بگویم که هیچگاه در حین ساخت یک فیلم به فیلم دیگری فکر نمیکنم اشتباه نخواهد بود. مستندسازی در شرایط بحران و آن هم در کشوری با زبان غریبه و مکانی غریبه آنچنان انرژیبر و دشوار است که فیلمساز تنها امیدوار است که بتواند پروسه فیلمش را به اتمام برساند.
وی افزود: ایده «نتهای مسی یک رویا» بعد از یک پژوهش میدانی در یرموک سوریه شکل گرفت و در همان زمان هم شرایط به گونهای پیش رفت که ساختش تبدیل به یک آرزو شد. به همین دلیل در آن سفر سوژه دیگری را پیدا کردم اما متأسفانه پس از دو ماه و در زمان ضبط به دلیل مخالفت سوژه، فیلم متوقف ماند. در همان روزها شرایط به سمتی کشیده شد که به آرزوی اولیهام یعنی کودکان جنگ نزدیکتر شدم.
فرهمند درخصوص دشواریهای ساخت این فیلم توضیح داد: وقتی صحبت از ساخت یک پروژه در زمان جنگ را مطرح میکنم، برایم لحظههایی تداعی میشود که باید چشمم را بر ویزور دوربین بگذارم و همزمان به چند چیز فکر کنم: اول مسیر فیلم و تدوین، دوم انفجار و سوم جان عوامل. تمام این افکار در روزهای فیلمبرداری با من است؛ اما در این پروژه چند عامل دیگر هم اضافه شد که مهمترین آن وارد شدن به پروژهای بود با کودکان جنگزدهای که زبانشان را هم نمیدانستم. اگر بگویم فیلم قبلیام با وجود تمام سختیها و اتفاقات در مقابل این پروژه کمترین سختی را برایم داشت، به واقع بیراه نگفتهام! آن روزهای سخت و طاقتفرسایی که همه سختیهای جانی و روانی و فیزیکی پروژه را فراموش کرده و تنها به فیلم فکر میکردم و همدلیهای تیمم که تنهایم نگذاشتند را هیچگاه تا پایان عمر از یاد نخواهم برد.
وی در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان اکثریت جامعه منتقدان و خبرنگاران که زمان برپایی جشنواره فجر توجه کمتری به سینمای مستند دارند را به تماشای اینگونه فیلمها جذب کرد، گفت: همانطور که در دنیا هر سال بیش از سالهای گذشته نگاه جدیتری به مستند دارند، جامعه مخاطبان و منتقدان ایران هم الزاماً به این مسیر کشیده خواهند شد.
این مستندساز با تأکید بر عنصر گذر زمان در توجه بیشتر جامعه به فیلمهای مستند خاطرنشان کرد: جامعه منتقدان ایران در آینده متوجه خواهند شد که نسخههای دقیقتر و کاراتری در فیلمهای مستند برای درمان فضاها و قصههای تکراری و کمفروغ سینمای داستانی ایران وجود دارد. این فهم، سینمای ایران را در مسیر رشدی چند وجهی هم برای سینمای مستند و هم برای سینمای داستانی قرار میدهد؛ اما گویا پذیرش تحولات فرهنگی در جامعه ایران نیاز به صبر و تحمل بیشتری دارد. به واقع اگر قرار است سینما در وجه داستانیاش به رشد شعور اجتماعی جامعه بیافزاید، باید با تأمل بیشتری به سینمای مستند نگاه کند.